نام:مسلم
نام خانوادگی:اکبری هویه
نام پدر:محمد
تاریخ تولد :1337/05/01
شهر محل تولد:فلاورجان
وضعیت تأهل:مجرد
نحوه شهادت :ضدانقلاب
کیفیت شهادت :اصابت گلوله
تاریخ شهادت:1359/08/16
محل شهادت:سردشت
گروه اعزام:سپاه پاسداران
محل دفن:گلزار شهدای هویه
فرازهایی از وصیت نامه شهید سرافراز مسلم اکبری هویه
به نام خدا
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذربنه
چوندیدند حقیقت ره افسانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند
سخن از امام است، این بازمانده از سلاله ی پاک پیامبران و مردان راستین اسلام
( پیرحق گو ) این امید همه توده های مستضعف، این دریای علم و حلم، اسطوره حق، کسی که درد همه این مردم رنج کشیده و عمری به استضعاف برده شده، مردمی که عمری زیر بار یوغ ارباب و رعیتی و همه نوع فشار و درد، کمرهایشان خم شده و درد دروغ چهره هایشان نشانه ی عمری بدبختی و نابرابری از دست این سردمداران زر و زور و تزویر را حکایت دارد، به سینه دارد و باز هم می گوید:« اگر کسی به من دشنام داد کسی حق ندارد چیزی بگوید.»
اما ، انصاف کو ، انسانیت کجاست ؟
شرف چه شد ؟
از غیرت چه خبر ؟
و اسلام کجاست ؟
آخر مگر می شود عمری را در لجن و مرداب به سر برد و بعد از عمری که چشمه ای زلال و پاک ، چشمه ای از نور ، نور الهی به ما رخ نموده باز هم رهایش کرد؟ معاذالله.
آخر تا کی می شود که دست روی دست گذاشت و گردن های نحیف و لاغر خود را و قلب های پر از خون و درد را در اختیار این خفاشان کوردل که دشمنی ابدی با نور دارند را تحمل کرد؟ آنچه را که طاقت تحمل آن، دیگر نیست، پرواز این خفاشان به گرد چشمه نور الهی، این امید همه مسلمانان و مستضعفین جهانی است، تا چه رسد به اینکه به خود اجازه داده که توهین به ساحت آن پیامبرگونه و آرام قلب این دردمندان را کرده و در ملع عام از آن دهان کثیف شان عنوان گردد که اُف بر این دهان یاوه گویان.
آنچه باید به طور خلاصه مسئولین بدانند این است که ، اگر در دادگاه ها، انگلان و مفسدان آشکار بر همه را، به سزای عمل خود نرسانند، باید به این حقیقت مسلم باور داشته باشند که در دادگاه های مردم، مردم عامی، مردم مستضعف که تنها قاضی آن وجدان بیدار آنهاست و وجدان تنها محکمه ای است که حق [در آن] پیروز است، محاکمه خواهند شد.
شهید مسلم اکبری