تصویری ندارد

کتاب پاسداران تنگه احد

 قفسه کتاب: ضدانقلاب - ایران - کردستان- اصفهان More Details  دانلود کتاب
 توضیح:

کتاب پاسداران تنگه احد

مقدمه
تحلیل‌های ناصواب و دور از واقع لیبرال مسلک‌های دولت موقت برای دومین‌بار کردستان را در آتش جنگ داخلی گرفتار کرد، جنگی که این بار نقطه ثقلش شهر حیاتی و مهم سنندج بود. گروهک‌های مسلح غیرقانونی که با بیرون رفتن پاسداران از سنندج به شهر مسلط شده بودند، عبور ستون نظامی ارتش که قصدش گذر از شهر و استقرار در مرز بود را بهانه کردند و از آن دستاویزی برای گردن‌کشی و شرارت‌های خود ساختند تا به قول خودشان ثابت کنند حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی در کردستان وجود ندارد. زنان و کودکان را تحریک کردند تا سر راه ستون تحصن کنند و چون پای زن و بچه مردم در میان بود، فرماندهان برای پیشگیری از تنش‌ها و حفظ امنیت آنها، ستون را از مسیری دیگر حرکت دادند، اما ضدانقلاب آنها را محاصره کرد و با حمله‌ای غافلگیرانه و گسترده، تعدادی از نیروها را شهید و عده‌ای دیگر را مجروح کردند. سرهنگ نصرت‌زاد، فرمانده دلیر ستون یکی از شهدای این حمله بود.
عمق فاجعه آن قدر زیاد بود که آتش جنگ به شهر کشیده شد و مراکز نظامی مثل پادگان لشگر28 کردستان، شهربانی، ژاندارمری و باشگاه افسران در قلب شهر مورد تهدید و هجمه همه‌جانبه ضدانقلاب قرار گرفت. فشارها به حدی بود که هر آن بیم آن می‌رفت، پادگان سقوط کند و رخدادی تلخ و غیرقابل جبران اتفاق بیفتد. دشمن فراخوان داده بود و سیل نیرو از گوشه و کنار به طرف سنندج در حرکت بود. شهرِ ملتهب سنندج، حالا حالت جنگی به خودش گرفته بود؛ سر هر کوی و برزنی سنگری بود که مردانی مسلح با لباس کُردی در آن مستقر بودند. راه‌ها با تیرآهن، سنگ و تکه‌های چوب مسدود شده بود. مردم از ترس در خانه‌هایشان پنهان و نیروهای نظامی در قرارگاه‌هایشان محصور شده بودند. همین موضوع شورای انقلاب اسلامی را به این نتیجه رساند که با گسیل نیرو به منطقه و تقویت ارتش در سنندج که زیر دشنه حرامیان بود و هر آن امکان داشت، جراحتی سنگین و غیرقابل جبران بردارد، به این بحران خاتمه دهد.
حضور سردار شهید محمد بروجردی در سنندج که مأموریت داشت کار آشوب‌های کردستان را یکسره کند، اولین گام آنها بود. مرحله بعدی فراخوان نیروهای جان برکفی بود که به جمع مدافعین شهر اضافه شوند و با حرکتی متهورانه و انقلابی دست اشرار را هر چه زودتر کوتاه کنند. اشراری که تمام توان و انرژی خود را برای حفظ سنندج به کار بسته بودند و حتی از ایجاد سپر انسانی برای مقابله با نیروهای جمهوری اسلامی هم فروگذار نبودند.
اولین اعزام از تهران صورت گرفت. بعد از آن یک گردان نیرو با تجهیزات کامل از اصفهان راهی سنندج شد. با اعزام اصفهانی‌ها و رهبری راهبردی نیروها توسط سردار سید یحیی(رحیم) صفوی عملیات آزادسازی از فرودگاه به طرف شهر شروع شد. اما عملیات بیش از آنچه تصور شده بود به درازا کشید و یکی از عوامل اساسی طولانی شدن عملیات پاک‌سازی این شهر 300 هزار نفری، تلاش نیروها برای جلوگیری از آسیب رسیدن به ساکنان شهر و خانه و زندگی مردم بود.
یک ماهی طول کشید تا شهر سنندج، محور اصلی درگیری‌ها در غرب کشور با ضربه مهلکی به ضدانقلاب آزاد شود، ضربه‌ای که به تعبیر غنی بلوریان، یکی از سرکرده‌های حزب منحله دمکرات آن‌چنان مهلک و ویرانگر بود که در کمتر از یک ماه، باعث دو انشعاب اساسی در حزب دمکرات و سازمان چریک‌های فدایی خلق شد. در واقع با آزادسازی سنندج کمر ضدانقلاب در کردستان شکست. این را صیاد در دفترچه خاطراتش نوشته بود: «سنندج از چند لحاظ اهمیت به سزایی داشت؛ برای گروهک‌های ضدانقلاب و مخالفین نظام که سلاح به دست گرفته و می‌جنگیدند مرکز و ستادشان در آنجا قرار داشت. سنندج مرکز کردستان هم بود و این بر اهمیت آنجا می‌افزود. مرکز لشکر28 کردستان ارتش هم آنجا بود و نیروهای داوطلب که غالباً سپاهی بودند و از شهرهای مختلف کشور به آنجا می‌آمدند هم مرکز ثقلشان در سنندج بود. سازمان و مراکز پیشمرگان مسلمان کُرد که به نفع نظام جمهوری اسلامی می‌جنگیدند در این شهر تمرکز پیدا کرده بود. با این حساب می‌توان گفت: سنندج شاهرگ اصلی کردستان بود.»
آزادی سنندج درست مثل آزادی خرمشهر یک نقطه عطف در تاریخ معاصر کشور است. این مسأله آن قدر حساس بود که با قاطعیت می‌توان گفت: اگر سنندج آزاد نمی‌شد، هیچ کجای کردستان آزاد نمی‌شد و شاید مام وطن مجبور به جدایی از این فرزند عزیزتر از جان خود می‌شد.
اما با لطف و عنايت پروردگار نيروهاي مؤثر و مفيدي از شهرهاي مختلف كشور به ویژه اصفهان که مردمانش سرشتی شهید پرور و ایثارگر دارند، وارد سنندج ‌شدند. آنها معادلات دشمن را بر هم زدند و آن روزهای پرتکاپو و پرالتهاب را با رشادت و جان فشانی به روزهایی سرشار از امنیت و آرامش برای مردم تبدیل کردند. در واقع اصفهانی‌ها طلایه‌داران نبرد با ضدانقلاب در سنندج بودند و نقشی بی‌بدیل و غیرقابل انکار در این زمینه داشتند، همانطور که مقام معظم رهبری در سفری که به اصفهان داشتند در بخشی از بیاناتشان این خصیصه بارز اصفهانی‌ها را در زمینه جهاد و شهادت ستوده و فرمودند: «اصفهان در خیلی از میدان‌ها جلوتر از دیگران حرکت کرد. از جمله در میدان جنگ، میدان شهادت و به وجود آوردن اساس سپاه. من در سال اول خیلی از جاها که می‌رفتم می‌دیدم که از مرکز یک جوان اصفهانی را به عنوان فرمانده فرستاده‌اند؛ به بلوچستان رفتیم، دیدیم اصفهانی است. به مازندران رفتیم، دیدیم اصفهانی است. به مشهد رفتیم، دیدیم اصفهانی است. مشهد که جای دوره افتاده‌ای نیست یا مازنداران که یک گوشه پرت شده کشور نیست. اما آن عنصری که به آنجا رفته بود تا سپاه را برای بار اول پایه‌گذاری کند، یک جوان اصفهانی بود. در مشهد هم همین طوری بود …
به هر حال شما[اصفهانی‌ها] خیلی حق بزرگی به گردن جنگ و کشور دارید و این حق را همین بزرگان شما، همین فرماندهان سپاه به وجود آوردند. حقیقتاً چهره‌های برجسته شهدای اصفهان همین حالا مثل ستاره می‌درخشند، همین حالا راه انقلاب را به ما نشان می‌دهند. با این ستاره‌ها راه را می‌شود، پیدا کرد. آن اخلاص، آن ایمان، آن صفا، آن بیخود شدن در مقابل هدف‌ها و ارزش‌ها واقعاً ستودنی است، لذاست که این‌ها باید تجلیل شود. من معتقدم که تجلیل از این‌ها یکی از فرائض ماست. 22/8/1374»
اهمیت کردستان برای ایران اسلامی در آن روزهای پر التهاب، اهمیت همان تنگه‌ بود در جنگ اُحد برای پیامبر(صلی‌الله و آله) ، با این تفاوت که پاسدارانِ جان فدا تحت هیچ شرایطی پا پس نکشیدند و فرمان فرمانده را فرو نگذاشتند. آنها با ولایت‌پذیری محض، پای‌شان نلغزید و تنگه را در سخت‌ترین شرایط رها نکردند، جان نازنین‌شان را دادند، اما به دشمن میدانی برای عرض اندام ندادند. نه تنها از کمبودها گله نکردند، بلکه از آنها فرصت ساختند و با تمام آنچه در توان داشتند، این تنگه حساس را برای انقلاب اسلامی حفظ کردند.
در کتاب پیش رو تلاش شده بخشی از این دلاوری‌ها در قالب دو فصل که آزادسازی و پاکسازی شهر سنندج و مناطق عمقی آن است، به تصویر کشیده شود. امید که روایات و نقل‌های رزمندگان و فرماندهان اصفهانی از این دوره مهم از تاریخ معاصر کشور بتواند گوشه‌ای از رشادت‌های جان برکفان اسلام را که در سخت‌ترین و پیچیده‌ترین شرایط جنگی از کیان کشور جانانه دفاع کردند و جان عزیزشان را فدای امنیت و آسایش مردم‌شان کردند، بیان کند، هر چند که به خاطر گذشت زمان و نشستن گرد فراموشی بر خاطرات، ممکن است کاستی‌هایی داشته باشد که حتماً بر ما خدمت‌گزارانتان خواهید بخشید.

کتاب پاسداران تنگه احد


 بازگشت